۱۳۸۶ دی ۱۰, دوشنبه

Movement

پیش به سوی کار
نمی دونم این از کی با من اجین شده, ولی یادمه از کلاس سوم چهارم دبستان مجبور بودم خلاف بچه های دیگه ای که مدرسشون دم گوششون بود, من شونصدکیلومتر با اتوبوس و تاکسی یا پیاده طی کنم تا برسم مدرسه و دو برابرش وقت تلف کنم تا برسم خونه. همش تقصیر این شهر بی درو پیکر بود. با خودم می گفتم کی میشه من بزرگتر بشم تا خودم محل کارم رو دم در خونمون انتخاب کنم. زهی خیال باطل, دانشگاه که قبول شدم به جای انجام مسافرت داخل شهری مجبور شدم مسافرت بین شهری انجام بدم و دو سه ساعت فقط تو راه باشم تا برسم تهران و بعد از یه کلاس زیقی برگردم.
اما الان شکر خدا وضعیت فرق کرده, الان که دارم میشنوم می خوان پایتخت
رو عوض کنن کلی خوشحالم, چون حداقل یه صد سالی طول می کشه که پایتخت جدید(احتمالا به اسم تهران نو یا تهران تازه) به شلوغی شهر فعلی برسه. واقعا دست مریزاد.:

هیچ نظری موجود نیست: